اپیزد دوم: ایستگاه اتوبوس مملو از جمعیت است.آخر وقت است و مردم قصد دارند بعد از کار روزانه به منزل بروند.در این میان صحبت 2 مرد درباره برجام و نظرات آنها باعث می شود بحث همگانی شود.مرد اول می گوید: با توافق هسته ای پای آمریکا را به ایران باز کرده ایم و با شیطان دست داده ایم. مرد دوم می گوید: عصر قهر با دنیا گذشته، باید با دیپلماسی با همه مردم جهان دوست بود.پیرزنی که کنار آنها ایستاده می گوید: ای آقا بگویم مرگ بر آمریکا اما نان شب نداشته باشیم چه فایده برای مردم دارد.دختر جوان در این میان می گوید: ما برای این انقلاب زحمت کشیدیم.من پدرم جانباز است و دو پا ندارد نباید به همین آسانی جنایات آمریکا را فراموش کرد و .... این بحث تا آمدن اتوبوس ادامه دارد و هر کس خود را صاحب حق می داند. از این دست صحبت ها در محافل عمومی و خصوصی بین مردم زیاد است.در واقع از راننده تاکسی گرفته تا نوجوان دبیرستانی همه و همه در باره مسائل مهم مملکتی خود را صاحب نظر و برحق می دانند و این مساله از یک سو خوب است و از یک سو بد. بد آنجایی است که نظر دهندگان تنها به شنیده های خود از این ور و آن ور اعتماد می کنند و بر اسا آن نظر می دهند و درباره موضوعات بحث تحقیق و مطالعه ندارند و خوب آنجایی است که مشارکت مردم در امور مهم کشور و آگاه سازی مردم را به همراه دارد. در عصر اطلاعات و ارتباطات امروز، بی تردید آگاه بودن و مطلع بودن مردم از جریانات سیاسی و اقتصادی کشور می تواند گام مهمی در پیشرفت و توسعه به همراه داشته باشد به شرطی که جای مطالعه و تحقیق در اظهار نظرها خالی نماند. نظر یک جامعه شناس درباره صاحب نظر بودن مردم در موضاعات مختلف يك جامعهشناس درباره رواج اظهارنظرهاي سطحي در جامعه از سوي اقشار مختلف میگويد: از لحاظ جامعهشناختي بروز چنين پديدهاي داراي ريشههاي اجتماعي است؛ به لحاظ تاريخِ اجتماعي در اعصار و دورههاي مختلف در جوامع بسته همواره حضور و كنش در حوزههاي عمومي براي افراد هزينههاي زيادي داشته و باعث رشد پنهانكاري و فربه شدن حوزههاي خصوصي شده است. عليرضا عزيزي ميافزايد: در اين نوع جوامع افراد ترجيح ميدادند تا تمام دغدغهها و نگرانيهايشان را درباره مسائل شخصي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي در جمعهاي خانوادگي و خصوصي بيان كنند تا با كمترين هزينه اجتماعي مواجه باشند. به گفته او در اين شرايط به جاي آنكه مسائل در سطح جامعه مطرح و حل و فصل شود عمدتا تنها در جمعهاي خصوصي و خانوادگي به عنوان درد و دلها و نگرانيهاي شخصي افراد مطرح ميشود و لحاظ کردن تاريخِ اجتماعي، فرهنگ عموميما مبتني بر فرهنگ شفاهي است، لذا سخنوري و همراه نمودن ديگران با خود نوعي احترام و تاييد اجتماعي براي فرد را در پي داشته است، به همين جهت هنوز هم يكي از مهمترين روشهاي نفوذ در ديگران، خودنمايي، كسب احترام و تاييد اجتماعي در جمعهاي خصوصي سخنوري است. عزيزي تصريح ميكند: در اين شيوه افراد ميكوشند به هر طريق حتي سخن گفتن درباره موضوعاتي كه اطلاعات دقيقي هم درباره آن ندارند، نفوذ و اعتبار اجتماعي به دست آورند. او با بيان اينكه يكي ديگر از پيامدهاي رواج فرهنگ شفاهي در كشورمان، سطحينگري درباره مسائل عموميجامعه است، ميافزايد: از آنجا كه سطح مطالعه و آشنايي با فرهنگ نوشتاري در جامعه ما ضعيف است افراد اطلاعات و دانش عميق و تخصصي از مسائل ندارند و دقتنظر و جامعنگري به عنوان يك ارزش، اهميت خود را در اظهارنظرها از دست ميدهد و افراد بيآنكه پرواي صحت و دقت نظراتشان را داشته باشند آن را بيان مي كنند. به گفته اين جامعهشناس بايد اين موضوع را مورد توجه داشت كه ضعف علوم انساني در كشور ما باعث شده است كه حتي فارغالتحصيلان چنين رشتههايي نيز از توانمندي لازم براي موشكافي و تحليل دقيق مسائل جامعه برخوردار نباشند، لذا در حوزه اجتماعي و آنچه كه با انسانها سروكار دارد، عمدتا گفتوگوها به اظهارنظرهاي شخصي محدود ميشود و در چنين بستري آنهايي كه سخنورترند پيشتازترند.
:: برچسبها:
بحث هسته ای تا گرانی و رکود اقتصادی/چرا ایرانی ها ,
:: بازدید از این مطلب : 85
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0